اولین رانندگی تنهایی
نویسنده : علیرضا | زمان انتشار : 07 مهر 1400 ساعت 15:02
1993
مدیر استارتر
عضویت: 1391/01/21
تعداد پست: 1956
سلام دوست جونیا بیاین بگین چطوری ترسم بریزه خیلی دوست دارم رانندگی کنم گواهینامه هم دارم ولی خیلی استرس دارم نمیتونم تننها رانندگی کنم. خیلی وقته دیگه رانندگی نکردم بخاطر ترسم.ف لطفا پیشنهاد بدین چیکارا کنم ترسم بریزه و اینکه خیلی دوست دارم حرفه ای بتونم روزی رانندگی کنم. سپاس
عضویت: 1393/08/01
تعداد پست: 5523
مثل منی منم هرچند وقت یه بار میرم سراغش یه مدت رانندگی میکنم وقتی میبینم تنهایی میترسم ولش میکنم 9 ساله گواهی نامه دارم
عضویت: 1394/07/15
تعداد پست: 1191
منم خیلی میترسیدم ولی وقتی رفتم اموزشگاه تمرین کردم ترسم ریخت
خداوندا یاریم کن اگر روزی چیزی را شکستم دل نباشد
عضویت: 1391/05/16
تعداد پست: 367
عزیزم ترس از عدم شناخت نشات میگیره..تمریناتتو بیشتر کن وقتی تواناییت بالا بره خودبخود استرست از بین میره
آگاهی، پیوسته همراه با درد است.
عضویت: 1393/05/10
تعداد پست: 8058
زیاد رانندگی کن و به ترست اهمیتی نده، کم کم ترست میریزه.
امیدوارم توی زندگیهاتون هیچ وقت مشکلی نداشته باشید، همه چیز خوب و درست و سرجاش باشه، اما اگر خدای نکرده یه وقت گره کوری خورد به زندگیتون، خدا رو قسم بدید به ناامیدی حضرت عباس.. لحظه ای که کنار نهر علقمه.. یه چشمش به مَشکی بود که دیگه آبی نداشت و چشم دیگه اش به خیمه ها بود که دیگه روی رفتن به سمت بچه ها رو نداشت.. خدایا به حقِ دست گیرِ بی دست هیچ کس رو ناامید نکن..
1992
عضویت: 1392/09/23
تعداد پست: 615
فقط باید زیاد بشینی راهش همینه
یکم لاغربشیم بدنیستhttp://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1392848
عضویت: 1393/01/07
تعداد پست: 1728
من خیلی میترسیدم اما از همون روز اول تنها نشستم. وقتی تنها بشینی دستت میاد که چکار باید بکنی من الان راننده خوبیم
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
عضویت: 1394/08/13
تعداد پست: 8635
یه مربی بگیر وباهاش چند جلسه جاهای شلوغ رانندگی کن مثلا 6یا 7 جلسه بعد با مادرت یا خواهرت که وارد هستن به رانندگی یه چند جلسه برو تو محله خودتون توخبابونهای خلوت موقع ظهر برو که خلوته .بعد هم خودت تنها بشین با شوهرت هم نرو چون خودش وارده حولت میکنه وعصبی میشی این تجربه من بود من هم 7 سال بود گواهینامه گرفته بودم اما میترسیدم اما حالا واسه خودم
عضویت: 1394/05/02
تعداد پست: 66
فقط تنها بشین یکی کنارت باشه هی بگه اینکارو کن اینکارو نکن اعتمتد به نفست از دست میره خودت ضعفاتو.بفهمی بهتر میتونی برطرف کنی
مردم شهری که همه در ان می لنگند,به کسی که راست راه میرود میخندند
عضویت: 1393/12/24
تعداد پست: 1337
منم همینطوری ام
خــدایـا دستانم را بہ سویت میگیرم تا گره از دستم باز شود
التماس دعا
2011
عضویت: 1393/01/07
تعداد پست: 1728
من از روز اولی که گواهینامه ام اومد رانندگی کردم دو ماه بعدش هم ماشین خریدم. داشتن ماشین شخصی هم اعتماد به نفسمو بالا برد
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
عضویت: 1394/07/23
تعداد پست: 773
من از اول تنها نشستم و چون ماشین مال خودم بود استرس تصادف نداشتم میگفتم اگر تصادف کنم جوابگوی کسی نیستم، خیلی پرو بودم، و بالاخره راه افتادم، تصادفای مختصر هم داشتما اما الحمدالله راننده خوبی شدم، تمرین، نترسی باعث میشه راننده بشی همین
عضویت: 1394/08/13
تعداد پست: 8635
به نظر من چون میگی خیلی وقته ننشستی اول با مربی یه چند جلسه برو کمی که مهارت پیدا کردی خودت بشین .
عضویت: 1393/01/07
تعداد پست: 1728
هیچ وقت هم از همسرم کمک نخواستم خودم اشکالات خودمو رفع میکردم
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
عضویت: 1394/07/24
تعداد پست: 1397
منم اوایل میترسیدم،یه روز بیدار شدم دیدم همسرم ماشین رو گذاشته خونه خودش رفته سرکار منم اول صبح کلاس داشتم ،هرروز خودش میرسوندم دانشگاه ،زنگ زدم بهش گفت خودت برو نتزس فوقش میزنی ماشین رو،برای اولین بار تنهایی رانندگی کردم اون روز بعدش دیگه خوشم اومد
دوستان عزیزی که لطف دارن و حال نی نی رو میپرسن،بنیامین عزیز بهترین جای ممکنه: تو بغل صاحبش،مالکش،خالقش....
عضویت: 1393/01/07
تعداد پست: 1728
هیچ ترسی نداره از من به شما گفتن
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام باقی میمونه (دلم براش خیلی تنگ شده خیلی......)
عضویت: 1393/12/24
تعداد پست: 1337
منم تو فکرشم از فردا تنهایی بشینم پشت رل برام دعا کنین ترسم تموم شه[
خــدایـا دستانم را بہ سویت میگیرم تا گره از دستم باز شود
التماس دعا
عضویت: 1394/08/15
تعداد پست: 248
منم گواهینامه داشتم اما 7 سال بود رانندگی نمیکردم وقتی سوار ماشین داداشام میشدم خیلی میترسیدم بزنم به جایی واسه همین کلا فراموش کردم تا اینکه خودم ماشین خریدم و بابام 2 هفته بهم اموزش داد و رفتم تو شهرم دوهفته دیگه جاهای شلوغ تمرین کردم بعد دیدم به کلاج ترمز تسلط دارم ودیگه به هیشکی نمیزنم خودم تنهایی رفتم پشت ماشین اما اوایل انقد استرس داشتم که نگو نزدیک سه ماه اروم اروم تمرین کردم و الان کاملا مسلطم فقط نباید بترسی میگفتم فوقش اینکه به جایی میزنم اما خیلی مراقب بودم به کسی نزنم یا به یه ماشین گرون نزنم یه وقت
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ , ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ !
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ...ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ !ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـــﺪ .
عضویت: 1393/12/22
تعداد پست: 973
من علاقه ی زیادی به رانندگی داشتم و از بچگی تو شهربازی ماشین سوار میشدم و بعدش پیست کارتینگ میرفتم انقدر دوست داشتم که چهارده ساله بودم پدرم بهم رانندگی رو با ماشین خودش یاد داد و من جاهای خلوت رانندگی میکردم ولی از هجده سالگی که گواهی نامه گرفتم تنها نشستم من کلا اعتماد به نفسم بالاست و آدم ترسویی نیستم اما همیشه میکفتم من دقت میکنم که خوب یاد بگیرم و مهارت هامو اجرا کنم ولی هیچ چیز به اندازه ی یاد گیری اصولی و تنهایی رانندگی کردن کمک کننده نیست
عضویت: 1393/06/15
تعداد پست: 2585
منم میترسیدم ولی رفتم اموزشگاه تمرینا همه داخل شهر بود ترسم کامل ریخت الان دوماهی میشه تنهایی همه جامیرم باید ترستو کنر بزاری و بخودت بیای من بخودم اومدم و گفتم هیچی غیر ممکن نی همه این خانمای راننده ک مادرزاد راننده نبودن پس منم میتونم و وقتشه
لینک کانال ورزشی من😊@badansazi_ba_fafa
در حال شمارش افراد آنلاین
منبع: www.ninisite.com