خاطرات امتحان
نویسنده : مینا علی زاده | زمان انتشار : 24 خرداد 1400 ساعت 07:33
1993
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
بیاین کنار هم باشیم...
من خودکار شانس و بد شانسی داشتم😂🤣اصلا فکر نکنید یه درس رو بلد بودم و امتحان خوب میدادما نه اگه خودکار شانسم باهام بود امتحانم توپ میشد اگه نبود گند میزدم بهش
موقعی که برگه سوالا رو پخش میکردن خودکشی میکردم از ایت الکرسی خوندن
دوره دبییرسنان یه امتحان تستی زبان داشتیم جواب همه تست ها رو زیر روکش پاک کن نوشتم و پاک کن کل کلاس چرخید همه جمیعا شدیم ۱۹.۵
دوره ارشد بودیم یه اکیپ دختر و پسر بودیم ۶ نفره بعد تمام پروژه ها و مقالات و درس خوندنمون باهم بود 😑 یه شب تا صبح برای یه امتحان بیدار موندیم و هی با پیامک و تماس در ارتباط بودیم و سوال جواب میکردیم وای خدایا صبحش امتحان ساعت ده بود اولین بار بود امتحان صبح ساعت ۱۰ میبود همیشه ۸ امتحان میدادم میرفتم خونه میخوابیدم اما اون روز کافی بود چشمام رو ببندم سر جلسه چرت میزدم یکی از پسرا هر دفعه یه سرفه ای میکرد مراقب رو صدا میکرد که من پاشماخرم هر چی توذهنم بود نوشتم هر چی نیاز به فکر کردن داشت تا یادم بیاد اصلا نمیتونستم تمرکز کنم شدم ۱۶
دوره کارشناسی بودیم امتحان زبان داشتیم میانترم بود و تمام تستی من و دوستم زبانمون خوب بود هر دو رفتیم اخر کلاس یکی سمت چپ کلاس یکی سمت راست جواب ها رو میرسوندیم😁 اقا یهو وسط کار از سمت چپ پیام اومد که جواب سوال ۱۲ الف من از سمت راست پیام فرستادم نخیر ب...
سر یه گزینه علما به اختلاف خوردیم یکی نبود بگه جای بحث کردن بی خیال یه سوال شید....
عضویت: 1397/10/28
تعداد پست: 4228
من یاد شبای امتحان خوابگاه افتادم . یادش بخیر
عضویت: 1396/02/29
تعداد پست: 27884
امتحان😤😔
الان فصل امتحاناتمه و من این شکلیم😭😔😤😡😡😡😡
یکی تو سر خودم میزنم،ده تا تو سر کتاب.
_اهل دنیا یکپارچه غماند._دوستان اهلبیت اولِ راهشان گاهی شادی و گاهی غم دارند._خدا و خداییها یکپارچه شادیاند.*در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می بینید...
عضویت: 1398/04/04
تعداد پست: 28
منکه شبای امتحان تا ساعت 12 شب یا لاک میزدم یا آرایش میکردم یا لباس پرو میکردم 😀😅
از 12 به بعدم تا صبح عزا میگرفتم که چیکار کنم حالا؟؟؟ 😂😂😂
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
وای اینو بگم دوره کارشناسی بعد از امتحان یکی از دخترا با ماشین جلوی پای استاد ترمز زد که استاد برسونمت دوست پسرش از عمد با ماشین رفت زد پشت ماشینش
2000
عضویت: 1397/06/01
تعداد پست: 12412
یکی از خاطراتم همین الآن درحال شکل گرفتنه.
فردا امتحان دارم اما برق رفته.یکساعته
و این شد که خود را در نی نی سایت یافتم.
عضویت: 1397/02/27
تعداد پست: 35253
تو دانشگاه همیشه موقع امتحان چادر سرم میکردم. قبلش جزوه رو عکس گرفته بودم . پام مینداختم رو پام و گوشی بینپام.....البته درسم خوب بود فقط برا اطمینان....😂😂
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
امتحان😤😔 الان فصل امتحاناتمه و من این شکلیم😭😔😤😡😡😡😡 یکی تو سر خودم میزنم،ده تا تو سر کتاب.
عضویت: 1397/06/01
تعداد پست: 12412
وای خدای من برق اومد.من رفتم.بای بچه ها
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
یکی از خاطراتم همین الآن درحال شکل گرفتنه. فردا امتحان دارم اما برق رفته.یکساعته و این شد که خود ر ...
وای من شب امتحان شب اصلی درس خوندنم بود اگه اینجوری میشد سکته میکردم
2011
عضویت: 1396/02/29
تعداد پست: 27884
درس خوندن رو خیلی دوست دارم،اما به امتحان که میرسه پشیمون میشم.
نمرات رو که میبینم،سرحال میشم،دوباره ادامه میدم.
چی میشد اگر امتحان نمیگرفتند؟.
کل خانواده بسیج شدند تا اینا تموم بشه.
_اهل دنیا یکپارچه غماند._دوستان اهلبیت اولِ راهشان گاهی شادی و گاهی غم دارند._خدا و خداییها یکپارچه شادیاند.*در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می بینید...
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
😁 یه شب هم تا ساعت ۵ صبح بیدار بودم درس میخوندم ساعت ۸ امتحان داشتم خیلی خوابم گرفته بود هندزفری گداشتمتو گوشم اهنگ پلی کردم پاشدم رقصیدن که خوابم بپره درس بخونم یهو دیدم بابام اینجوری تو چهار چوب در ایستاده🤤🤤🤤🤤🤤🤤🤤
عضویت: 1398/04/03
تعداد پست: 1092
وای منم یادش افتادم منم انقد ذکرمیگفتم قبل شروع شدن امتحان یادم یه بارامتحان داشتیم رشتم حسابداری بود من ماشین حسابم وسط امتحان خراب شد گریم دراومده بود بعد خانمم فهمید ماشین حساب داد تندی حل کردم امتحانا خب دادم خیلی حس بدی بود ماشین حساب خراب شد
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
درس خوندن رو خیلی دوست دارم،اما به امتحان که میرسه پشیمون میشم. نمرات رو که میبینم،سرحال میشم،دوبار ...
اینا همه ش میشه خاطره
ما پیام نوری بودیم شهر های سردسیر بخاطر برف و سردی هوا تعطیل میشدن ماها هم دنبالشون تعطیل میشدیم امتحاناتمون سرراسری بود همیشه دعا میکردیم یجای کشور برف سنگین بیاد
بعد اخر ترم امتحانای لغو شده رو فشرده میدادیم
عضویت: 1398/03/11
تعداد پست: 1305
من توشبهای امتحان اصلا درس نمیخوندم یه گوشی قدیمی داشتم که صدامو ضبط میکردم بعد موقعه امتحان صدای ضبط شدمو میزاشتم تو تکرار وصداشو خیلی کم میکردم که نکنه صداش بیرون بره وهندزفری میزاشتم توگوش اون سوالیهای که تو گوشیم میومد سریع سوالهارو ازروی کاغذ پیدا میکردم مینوشتم
تودوره کاردانی وکارشناسیم همین کارو کردم وهمیشه معدلم بالا بود
خدایا به قلبم آرامشی بده از جنس خودت 😔❤
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
وای منم یادش افتادم منم انقد ذکرمیگفتم قبل شروع شدن امتحان یادم یه بارامتحان داشتیم رشتم حسابداری بو ...
یبار سر جلسه دوستم ماشین حساب خواست جواب سوال رو روش گداشتم دادم دستش اسکل ِ گیج ماشین حساب رو صفر کرد
عضویت: 1396/11/27
تعداد پست: 9310
ما یه استادداشتیم 2 سری سوال داشت کلا.یه ترم درمیون یکی ازسری سوالارو میدادولی سخت بودن.من خبرنداشتم یه ساعت مونده به امتحان فهمیدم اومدم جوابارو توگوشی ضبط کردم که سرجلسه باهندزفری گوش بدم بنویسم.نشستیم سرجلسه سوالارو پلی کردم یهو صدای خودم بلند پیچیدتوگوشم پریدم از سرجام اینورواونورونگاه کردم فکرکردم لورفتم😨ولی خداروشکر فقط صداتوگوش خودم پیچیده بود.اون لحظه ... به خودم
دردم از یار است و درمان نیز هم
عضویت: 1398/04/03
تعداد پست: 1092
یبار سر جلسه دوستم ماشین حساب خواست جواب سوال رو روش گداشتم دادم دستش اسکل ِ گیج ماشین حساب رو ...
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
من توشبهای امتحان اصلا درس نمیخوندم یه گوشی قدیمی داشتم که صدامو ضبط میکردم بعد موقعه امتحان صدای ضب ...
😑 اول فکر کردم توام مثل منی ها بعد دیدم راهمون دوتا شد...
من صدامو ضبط میکردم بعد تو ساعات بیکاری و استراحت میزاشتم تو گوشم
نکات مهم رو ضبط میکردم تو راه امتحان میذاشتم رو ضبط ماشین و میرفتم که دوره شه
چه مثبتی بودم من
مدیر استارتر
عضویت: 1396/10/09
تعداد پست: 22923
ما یه استادداشتیم 2 سری سوال داشت کلا.یه ترم درمیون یکی ازسری سوالارو میدادولی سخت بودن.من خبرنداشتم ...
در حال شمارش افراد آنلاین
منبع: www.ninisite.com